معنی آلبومی از گروه سون
حل جدول
باتو می مونم، دوست دارم
با تو می مونم، دوست دارم، دنیای بعد از تو
آلبومی از گروه موسیقی سون
با تو میمونم
گروه هفت، سون، دارکوب، گروه آریان
از گروه های موسیقی پاپ
گروه هفت ، سون ، دارکوب ، گروه آریان
از گروه های موسیقی پاپ
سون
جهت و طرف
جهت، طرف
لغت نامه دهخدا
سون. [س َ / س ِ وُ / وَ] (اِ) مدح. ثنا. (برهان) (جهانگیری):
گر نشیند سخن ابن یمین در دل خلق
چه عجب آن سون توست که از جان برخاست.
ابن یمین (از جهانگیری).
سون. (اِ) طرف. جانب. سوی. (برهان) (آنندراج):
به چشم اندرم دید از رون توست
به جسم اندرم جنبش از سون توست.
عنصری.
و بر آن سون شهر تا به لب آب هیرمند. (تاریخ سیستان).
ز خون هفت دریا برآمد بهم
زمین از دگر سون برون داد غم.
اسدی.
گفت ای خواجه گرچه زآن سون شد
تا ز بند زمانه بیرون شد.
سنایی.
آن شنیدی که بود مردی کور
آدمی صورت و بفعل ستور
رفت روزی بسون گرمابه
ماند تنها درون گرمابه.
سنایی.
رجوع به سو و سوی شود. || شبیه. نظیر. (برهان). شبه. مانند. (جهانگیری). سان. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).
گروه گروه
گروه گروه. [گ ُ گ ُ] (ق مرکب) گروهاگروه. گروه پس گروه. دسته دسته. فوج فوج:
دلم یکی و در او عاشقی گروه گروه.
فرخی.
زر فروریخت پشته پشته چو کوه
تا کنند آن زمین گروه گروه.
نظامی.
رجوع به گروه و گروها گروه شود.
فرهنگ عمید
سو، سوی، طرف، جانب، کنار: گفت ای خواجه گرچه زآن سون شد / نه ز بند زمانه بیرون شد (سنائی: ۱۸۷)،
فرهنگ معین
معادل ابجد
444